زمان تقریبی مطالعه: 15 دقیقه
 

محرومیت از نور (قرآن)





در آیات قرآن محرومان از نور معرفی شده‌اند.


۱ - جایگاه محرومان از نور



جهنم، جايگاه محرومان از نور، در قیامت:
۱. «يَوْمَ يَقُولُ الْمُنافِقُونَ وَ الْمُنافِقاتُ لِلَّذِينَ آمَنُوا انْظُرُونا نَقْتَبِسْ مِنْ نُورِكُمْ قِيلَ ارْجِعُوا وَراءَكُمْ فَالْتَمِسُوا نُوراً ... • فَالْيَوْمَ‌ ... مَأْواكُمُ النَّارُ ...؛ همان روزى كه مردان و زنان منافق به مؤمنان مى‌گويند: نظرى به ما بيفكنيد تا از نور شما پرتوى برگيريم. به آنها گفته مى‌شود: به پشت سرِ خود بازگرديد و نورى به دست آوريد. ... پس امروز ... جايگاهتان آتش است....»
۲. «... يَوْمَ لا يُخْزِي اللَّهُ النَّبِيَّ وَ الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ نُورُهُمْ يَسْعى‌ بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ بِأَيْمانِهِمْ‌ ... • يا أَيُّهَا النَّبِيُّ جاهِدِ الْكُفَّارَ وَ الْمُنافِقِينَ‌ ... وَ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ‌ ...؛ ... در آن روزى كه خداوند پيامبر و كسانى را كه با او ايمان آوردند خوار نمى‌كند؛ اين در حالى است كه نورشان پيشاپيش آنان و از سوى راستشان در حركت است. ... اى پيامبر! با كافران و منافقان پيكار كن ... جايگاهشان جهنم است....»

۲ - تشبیه محرومان از نور



محرومان از نور ایمان، به منزله انسان مرده:
«أَ وَ مَنْ كانَ مَيْتاً فَأَحْيَيْناهُ وَ جَعَلْنا لَهُ نُوراً يَمْشِي بِهِ فِي النَّاسِ كَمَنْ مَثَلُهُ فِي الظُّلُماتِ لَيْسَ بِخارِجٍ مِنْها كَذلِكَ زُيِّنَ لِلْكافِرِينَ ما كانُوا يَعْمَلُونَ‌؛آيا كسى كه مرده بود، سپس او را زنده كرديم، (كافر بود و ايمان آورد) و نورى برايش قرار داديم كه با آن در ميان مردم راه برود، همانند كسى است كه در تاريكى‌هاست و از آن خارج نمى‌شود؟! اين گونه براى كافران، آنچه كه از اعمال زشت انجام مى‌دادند، تزیین شده و زيبا جلوه كرده است.»
مراد از «نوراً» دين و ايمان است.
[۶] كشف الاسرار، ج ۳، ص ۴۷۷.
[۸] مبانى القرآن، ج ۱، ص ۳۵۳.


۳ - محرومان از نور


با توجه به آیات قرآن، محرومان از نور ایمان و اسلام عبارتند از:

۳.۱ - كافران‌


کافران، محروم از نور:
۱. «اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ وَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَوْلِياؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُماتِ أُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فِيها خالِدُونَ؛خداوند، ولىّ و سرپرست كسانى است كه ايمان آورده‌اند؛ آنها را از ظلمتها خارج ساخته، به سوى نور مى‌برد. ولى كسانى كه كافر شدند، اولياى آنها طاغوتها هستند؛ كه آنها را از نور خارج ساخته، به سوى ظلمتها مى‌برند؛ آنها اهل دوزخند و جاودانه در آن خواهند بود.»
۲. «أَ وَ مَنْ كانَ مَيْتاً فَأَحْيَيْناهُ وَ جَعَلْنا لَهُ نُوراً يَمْشِي بِهِ فِي النَّاسِ كَمَنْ مَثَلُهُ فِي الظُّلُماتِ لَيْسَ بِخارِجٍ مِنْها كَذلِكَ زُيِّنَ لِلْكافِرِينَ ما كانُوا يَعْمَلُونَ؛آيا كسى كه مرده بود، سپس او را زنده كرديم، (كافر بود و ايمان آورد) و نورى برايش قرار داديم كه با آن در ميان مردم راه برود، همانند كسى است كه در تاريكى‌هاست و از آن خارج نمى‌شود؟! اين گونه براى كافران، آنچه كه از اعمال زشت انجام مى‌دادند، تزيين شده و زيبا جلوه كرده است.»
۳. «وَ الَّذِينَ كَفَرُوا ... • أَوْ كَظُلُماتٍ فِي بَحْرٍ لُجِّيٍّ يَغْشاهُ مَوْجٌ مِنْ فَوْقِهِ مَوْجٌ مِنْ فَوْقِهِ سَحابٌ ظُلُماتٌ بَعْضُها فَوْقَ بَعْضٍ إِذا أَخْرَجَ يَدَهُ لَمْ يَكَدْ يَراها وَ مَنْ لَمْ يَجْعَلِ اللَّهُ لَهُ نُوراً فَما لَهُ مِنْ نُورٍ؛ كسانى كه كافر شدند، ... يا همچون ظلماتى در يك درياى عميق و پهناور كه موجى آن را پوشانده، و بر فراز آن موج‌ديگرى، و بر فراز آن ابرى تاريك است؛ ظلمتهايى است يكى بر فراز ديگرى، آن گونه كه هرگاه دست خود را خارج كند ممكن نيست آن را ببيند! و كسى كه خدا نورى براى او قرار نداده، هيچ نورى براى او نيست.»
۴. «وَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ‌ ... لَهُمْ أَجْرُهُمْ وَ نُورُهُمْ وَ الَّذِينَ كَفَرُوا ... أُولئِكَ أَصْحابُ الْجَحِيمِ؛كسانى كه به خدا و پيامبرانش ايمان آوردند، ... براى آنان است پاداش اعمال شان‌و نور (ايمان) شان؛ و كسانى كه كافر شدند ... آنها اهل دوزخند.»

۳.۲ - منافقان‌

منافقان در دنیا وآخرت محروم از نور هستند.

۳.۲.۱ - محرومیت در دنیا


منافقان در دنیا، محروم از نور ايمان و اسلام:
«مَثَلُهُمْ كَمَثَلِ الَّذِي اسْتَوْقَدَ ناراً فَلَمَّا أَضاءَتْ ما حَوْلَهُ ذَهَبَ اللَّهُ بِنُورِهِمْ وَ تَرَكَهُمْ فِي ظُلُماتٍ لا يُبْصِرُونَ‌؛آنان (منافقان‌) همانند كسانى هستند كه آتشى افروخته‌اند (تا از تاريكى وحشتناك رهايى يابند)، ولى همين كه آتش اطرافشان را روشن ساخت، خداوند روشنايى آنها را گرفته؛ و در تاريكيها رهايشان مى‌سازد، در حالى كه چيزى را نمى‌بينند.»
آيه شريفه در مثل و بيان حال منافقان است.

۳.۲.۲ - محرومیت در آخرت


ممكن نبودن كسب نور از مؤمنان در قیامت، براى منافقان:
«يَوْمَ يَقُولُ الْمُنافِقُونَ وَ الْمُنافِقاتُ لِلَّذِينَ آمَنُوا انْظُرُونا نَقْتَبِسْ مِنْ نُورِكُمْ قِيلَ ارْجِعُوا وَراءَكُمْ فَالْتَمِسُوا نُوراً ...؛همان روزى كه مردان و زنان منافق به مؤمنان مى‌گويند: نظرى به ما بيفكنيد تا از نور شما پرتوى برگيريم. به آنها گفته مى‌شود: به پشت سرِ خود بازگرديد و نورى به دست آوريد....»

۳.۲.۳ - بهره اندک از نور


بهره اندك منافقان تظاهركننده به اسلام، از نور ايمان:
«مَثَلُهُمْ كَمَثَلِ الَّذِي اسْتَوْقَدَ ناراً فَلَمَّا أَضاءَتْ ما حَوْلَهُ ذَهَبَ اللَّهُ بِنُورِهِمْ وَ تَرَكَهُمْ فِي ظُلُماتٍ لا يُبْصِرُونَ؛آنان (منافقان‌) همانند كسانى هستند كه آتشى افروخته‌اند (تا از تاريكى وحشتناك رهايى يابند)، ولى همين كه آتش اطرافشان را روشن ساخت، خداوند روشنايى آنها را گرفته؛ و در تاريكيها رهايشان مى‌سازد، در حالى كه چيزى را نمى‌بينند.»

۳.۲.۴ - محروم از نور دائمی


ايمان ناپايدار منافقان، همچون نورِ لحظه‌اىِ پديد آمده از رعد و برق:
«أَوْ كَصَيِّبٍ مِنَ السَّماءِ فِيهِ ظُلُماتٌ وَ رَعْدٌ وَ بَرْقٌ‌ ... • يَكادُ الْبَرْقُ يَخْطَفُ أَبْصارَهُمْ كُلَّما أَضاءَ لَهُمْ مَشَوْا فِيهِ وَ إِذا أَظْلَمَ عَلَيْهِمْ قامُوا ...؛ يا همچون بارانى كه از آسمان، در شب تاريك همراه با رعد و برق ببارد. ... روشنايى خيره‌كننده برق، نزديك است چشمانشان را بربايد. هر زمان كه برق صفحه بیابان را براى آنها روشن مى‌سازد، چند گامى در پرتو آن راه مى‌روند....»

۳.۲.۵ - آثار محرومیت از نور


محروميت منافقان از نور ايمان، موجب گرفتارى آنان در ظلمت، گمراهی و نفاق:
«مَثَلُهُمْ كَمَثَلِ الَّذِي اسْتَوْقَدَ ناراً فَلَمَّا أَضاءَتْ ما حَوْلَهُ ذَهَبَ اللَّهُ بِنُورِهِمْ وَ تَرَكَهُمْ فِي ظُلُماتٍ لا يُبْصِرُونَ؛آنان (منافقان‌) همانند كسانى هستند كه آتشى افروخته‌اند (تا از تاريكى وحشتناك رهايى يابند)، ولى همين كه آتش اطرافشان را روشن ساخت، خداوند روشنايى آنها را گرفته؛ و در تاريكيها رهايشان مى‌سازد، در حالى كه چيزى را نمى‌بينند.»

۳.۲.۶ - محروم از نور در رفتن به بهشت


منافقان، در قيامت، محروم از نور، جهت رفتن به بهشت:
۱. «يَوْمَ يَقُولُ الْمُنافِقُونَ وَ الْمُنافِقاتُ لِلَّذِينَ آمَنُوا انْظُرُونا نَقْتَبِسْ مِنْ نُورِكُمْ قِيلَ ارْجِعُوا وَراءَكُمْ فَالْتَمِسُوا نُوراً ...؛همان روزى كه مردان و زنان منافق به مؤمنان مى‌گويند: نظرى به ما بيفكنيد تا از نور شما پرتوى برگيريم. به آنها گفته مى‌شود: به پشت سرِ خود بازگرديد و نورى به دست آوريد....»
۲. «... وَ الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ نُورُهُمْ يَسْعى‌ بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ بِأَيْمانِهِمْ‌ ... • يا أَيُّهَا النَّبِيُّ جاهِدِ الْكُفَّارَ وَ الْمُنافِقِينَ‌ ... وَ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ‌ ...؛ ... در آن روزى كه خداوند پيامبر و كسانى را كه با او ايمان آوردند خوار نمى‌كند؛ اين در حالى است كه نورشان پيشاپيش آنان و از سوى راستشان در حركت است. ... اى پيامبر! با كافران و منافقان پيكار كن ... جايگاهشان جهنم است....»

۴ - محروم‌کننده از نور



توانايى خداوند بر تاريك قراردادن زمین و محروم ساختن مردم از نور و روشنايى روز تا برپايى قيامت:
«قُلْ أَ رَأَيْتُمْ إِنْ جَعَلَ اللَّهُ عَلَيْكُمُ اللَّيْلَ سَرْمَداً إِلى‌ يَوْمِ الْقِيامَةِ مَنْ إِلهٌ غَيْرُ اللَّهِ يَأْتِيكُمْ بِضِياءٍ أَ فَلا تَسْمَعُونَ؛بگو: به من خبر دهيد اگر خداوند شب را تا روز قيامت بر شما جاودان سازد، آيا معبودى جز خداوند يگانه مى‌تواند روشنايى براى شما بياورد؟! آيا نمى‌شنويد؟!»

۵ - فایده محرمیت از نور



محروميت از نور، موجب زيبا پنداشتن اعمال زشت خويش:
«أَ وَ مَنْ كانَ مَيْتاً فَأَحْيَيْناهُ وَ جَعَلْنا لَهُ نُوراً يَمْشِي بِهِ فِي النَّاسِ كَمَنْ مَثَلُهُ فِي الظُّلُماتِ لَيْسَ بِخارِجٍ مِنْها كَذلِكَ زُيِّنَ لِلْكافِرِينَ ما كانُوا يَعْمَلُونَ؛آيا كسى كه مرده بود، سپس او را زنده كرديم، (كافر بود و ايمان آورد) و نورى برايش قرار داديم كه با آن در ميان مردم راه برود، همانند كسى است كه در تاريكى‌هاست و از آن خارج نمى‌شود؟! اين گونه براى كافران، آنچه كه از اعمال زشت انجام مى‌دادند، تزيين شده و زيبا جلوه كرده است.»

۶ - عوامل محروميت از نور


عواملی که باعث می‌شود انسان از نور محروم و بی‌بهره شود عبارتند از:

۶.۱ - آرزوهاى بيجا


آرزوهای بيجا و دور و دراز، موجب محروميت از نور در قيامت:
«يَوْمَ يَقُولُ الْمُنافِقُونَ وَ الْمُنافِقاتُ لِلَّذِينَ آمَنُوا انْظُرُونا نَقْتَبِسْ مِنْ نُورِكُمْ قِيلَ ارْجِعُوا وَراءَكُمْ فَالْتَمِسُوا نُوراً ... • يُنادُونَهُمْ أَ لَمْ نَكُنْ مَعَكُمْ قالُوا بَلى‌ وَ لكِنَّكُمْ‌ ... وَ غَرَّتْكُمُ الْأَمانِيُ‌ ...؛ همان روزى كه مردان و زنان منافق به مؤمنان مى‌گويند: نظرى به ما بيفكنيد تا از نور شما پرتوى برگيريم. به آنها گفته مى‌شود: به پشت سرِ خود بازگرديد و نورى به دست آوريد. ... آنها بهشتیان را صدا مى‌زنند: مگر ما با شما نبوديم؟! مى گويند: آرى، ولى شما ... آرزوهاى دور و دراز شما را فريب داد....»

۶.۲ - انتظار مرگ پیامبر


انتظار مرگ پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله، موجب محروميت از نور در قيامت:
«يَوْمَ يَقُولُ الْمُنافِقُونَ وَ الْمُنافِقاتُ لِلَّذِينَ آمَنُوا انْظُرُونا نَقْتَبِسْ مِنْ نُورِكُمْ قِيلَ ارْجِعُوا وَراءَكُمْ فَالْتَمِسُوا نُوراً ... • يُنادُونَهُمْ أَ لَمْ نَكُنْ مَعَكُمْ‌ ... وَ لكِنَّكُمْ‌ ... وَ تَرَبَّصْتُمْ‌ ...؛ همان روزى كه مردان و زنان منافق به مؤمنان مى‌گويند: نظرى به ما بيفكنيد تا از نور شما پرتوى برگيريم. به آنها گفته مى‌شود: به پشت سرِ خود بازگرديد و نورى به دست آوريد. ... آنها بهشتيان را صدا مى‌زنند: مگر ما با شما نبوديم؟! ... ولى شما ... و انتظار نابودى حق را كشيديد....»
«وتربصتم» يعنى شما انتظار مرگ پيامبر صلى‌الله‌عليه‌و‌آله را داشتيد.

۶.۳ - پيروى شيطان‌


پيروى از شیطان، موجب محروميت از نور در قيامت:
«يَوْمَ يَقُولُ الْمُنافِقُونَ وَ الْمُنافِقاتُ لِلَّذِينَ آمَنُوا انْظُرُونا نَقْتَبِسْ مِنْ نُورِكُمْ قِيلَ ارْجِعُوا وَراءَكُمْ‌ فَالْتَمِسُوا نُوراً ... • يُنادُونَهُمْ أَ لَمْ نَكُنْ مَعَكُمْ قالُوا بَلى‌ وَ لكِنَّكُمْ‌ ... حَتَّى جاءَ أَمْرُ اللَّهِ وَ غَرَّكُمْ بِاللَّهِ الْغَرُورُ؛ همان روزى كه مردان و زنان منافق به مؤمنان مى‌گويند: نظرى به ما بيفكنيد تا از نور شما پرتوى برگيريم. به آنها گفته مى‌شود: به پشت سرِ خود بازگرديد و نورى به دست آوريد. ... آنها بهشتيان را صدا مى‌زنند: مگر ما با شما نبوديم؟! مى گويند: آرى، ولى شما ... تا فرمان خدا فرا رسيد، و شيطان فريبكار شما را در برابر فرمان خداوند فريب داد.»
«وغركم باللّه الغرور» يعنى شيطان شما را به حلم خدا و مهلت دادن او مغرور كرد.

۶.۴ - شك در دين‌


شک و ترديد در اعتقادات و سست بودن، موجب محروميت از نور در قيامت:
«يَوْمَ يَقُولُ الْمُنافِقُونَ وَ الْمُنافِقاتُ لِلَّذِينَ آمَنُوا انْظُرُونا نَقْتَبِسْ مِنْ نُورِكُمْ قِيلَ ارْجِعُوا وَراءَكُمْ فَالْتَمِسُوا نُوراً ... • يُنادُونَهُمْ أَ لَمْ نَكُنْ مَعَكُمْ قالُوا بَلى‌ وَ لكِنَّكُمْ‌ ... وَ ارْتَبْتُمْ‌ ...؛ همان روزى كه مردان و زنان منافق به مؤمنان مى‌گويند: نظرى به ما بيفكنيد تا از نور شما پرتوى برگيريم. به آنها گفته مى‌شود: به پشت سرِ خود بازگرديد و نورى به دست آوريد. ... آنها بهشتيان را صدا مى‌زنند: مگر ما با شما نبوديم؟! مى گويند: آرى، ولى شما ... و در همه چيز شك و ترديد داشتيد....»

۶.۵ - قساوت قلب‌


قساوت قلب، موجب محروميت از نور پروردگار:
«أَ فَمَنْ شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلامِ فَهُوَ عَلى‌ نُورٍ مِنْ رَبِّهِ فَوَيْلٌ لِلْقاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ مِنْ ذِكْرِ اللَّهِ‌ ...؛آيا كسى كه خدا سينه‌اش را براى اسلام گشاده است و بر فراز مركبى از نور الهى قرار گرفته همچون كوردلان گمراه است؟! واى بر آنان كه قلبهايى سخت در برابر ذكر خدا دارند!....»

۶.۶ - كفر


کفر به خدا، موجب محروميت از نور هدایت الهی:
۱. «وَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَعْمالُهُمْ كَسَرابٍ بِقِيعَةٍ يَحْسَبُهُ الظَّمْآنُ ماءً حَتَّى إِذا جاءَهُ لَمْ يَجِدْهُ شَيْئاً وَ وَجَدَ اللَّهَ عِنْدَهُ فَوَفَّاهُ حِسابَهُ وَ اللَّهُ سَرِيعُ الْحِسابِ‌ • أَوْ كَظُلُماتٍ فِي بَحْرٍ لُجِّيٍّ يَغْشاهُ مَوْجٌ مِنْ فَوْقِهِ مَوْجٌ مِنْ فَوْقِهِ سَحابٌ ظُلُماتٌ بَعْضُها فَوْقَ بَعْضٍ إِذا أَخْرَجَ يَدَهُ لَمْ يَكَدْ يَراها وَ مَنْ لَمْ يَجْعَلِ اللَّهُ لَهُ نُوراً فَما لَهُ مِنْ نُورٍ؛ كسانى كه كافر شدند، اعمالشان همچون سرابى است‌در يك كوير كه انسان تشنه از دور آن را آب مى‌پندارد؛ امّا هنگامى كه به سراغ آن مى‌آيد چيزى نمى‌يابد، و خدا را نزد آن مى‌يابد كه حساب او را بطور كامل مى‌دهد؛ و خداوند سريع‌الحساب است. يا همچون ظلماتى در يك درياى عميق و پهناور كه موجى آن را پوشانده، و بر فراز آن موج‌ديگرى، و بر فراز آن ابرى تاريك است؛ ظلمتهايى است يكى بر فراز ديگرى، آن گونه كه هرگاه دست خود را خارج كند ممكن نيست آن را ببيند! و كسى كه خدا نورى براى او قرار نداده، هيچ نورى براى او نيست.»
۲. «وَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ أُولئِكَ هُمُ الصِّدِّيقُونَ وَ الشُّهَداءُ عِنْدَ رَبِّهِمْ لَهُمْ أَجْرُهُمْ وَ نُورُهُمْ وَ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ كَذَّبُوا بِآياتِنا أُولئِكَ أَصْحابُ الْجَحِيمِ؛كسانى كه به خدا و پيامبرانش ايمان آوردند، آنها صديقان و شاهدان نزد پروردگارشانند؛ براى آنان است پاداش اعمال شان‌و نور (ايمان) شان؛ و كسانى كه كافر شدند وآيات ما را تكذيب كردند، آنها اهل دوزخند.»
۳. «... لا يُخْزِي اللَّهُ النَّبِيَّ وَ الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ نُورُهُمْ يَسْعى‌ بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ بِأَيْمانِهِمْ يَقُولُونَ رَبَّنا أَتْمِمْ لَنا نُورَنا ... • يا أَيُّهَا النَّبِيُّ جاهِدِ الْكُفَّارَ وَ الْمُنافِقِينَ وَ اغْلُظْ عَلَيْهِمْ وَ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمَصِيرُ؛ ... خداوند پيامبر و كسانى را كه با او ايمان آوردند خوار نمى‌كند؛ اين در حالى است كه نورشان پيشاپيش آنان و از سوى راستشان در حركت است، و مى‌گويند: پروردگارا! نورِ ما را كامل كن ... اى پيامبر! با كافران و منافقان پيكار كن و بر آنان سخت بگير! جايگاهشان جهنم است، و بد فرجامى است!»

۶.۷ - نفاق‌


نفاق در دین، موجب محروميت از نور هدايت الهى:
۱. «مَثَلُهُمْ كَمَثَلِ الَّذِي اسْتَوْقَدَ ناراً فَلَمَّا أَضاءَتْ ما حَوْلَهُ ذَهَبَ اللَّهُ بِنُورِهِمْ وَ تَرَكَهُمْ فِي ظُلُماتٍ لا يُبْصِرُونَ؛آنان (منافقان‌) همانند كسانى هستند كه آتشى افروخته‌اند (تا از تاريكى وحشتناك رهايى يابند)، ولى همين كه آتش اطرافشان را روشن ساخت، خداوند روشنايى آنها را گرفته؛ و در تاريكيها رهايشان مى‌سازد، در حالى كه چيزى را نمى‌بينند.»
۲. «يَوْمَ يَقُولُ الْمُنافِقُونَ وَ الْمُنافِقاتُ لِلَّذِينَ آمَنُوا انْظُرُونا نَقْتَبِسْ مِنْ نُورِكُمْ قِيلَ ارْجِعُوا وَراءَكُمْ فَالْتَمِسُوا نُوراً ...؛همان روزى كه مردان و زنان منافق به مؤمنان مى‌گويند: نظرى به ما بيفكنيد تا از نور شما پرتوى برگيريم. به آنها گفته مى‌شود: به پشت سرِ خود بازگرديد و نورى به دست آوريد....»
۳. «... وَ الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ نُورُهُمْ يَسْعى‌ بَيْنَ أَيْدِيهِمْ‌ وَ بِأَيْمانِهِمْ‌ ... • يا أَيُّهَا النَّبِيُّ جاهِدِ الْكُفَّارَ وَ الْمُنافِقِينَ‌ ...؛ ... كسانى را كه با او ايمان آوردند خوار نمى‌كند؛ اين در حالى است كه نورشان پيشاپيش آنان و از سوى راستشان در حركت است. ... اى پيامبر! با كافران و منافقان پيكار كن....»

۷ - پانویس


 
۱. حدید/سوره۵۷، آیه۱۳.    
۲. حدید/سوره۵۷، آیه۱۵.    
۳. تحریم/سوره۶۶، آیه۸.    
۴. تحریم/سوره۶۶، آیه۹.    
۵. انعام/سوره۶، آیه۱۲۲.    
۶. كشف الاسرار، ج ۳، ص ۴۷۷.
۷. اندلسی، ابن عطیه، المحرر الوجیز، ج ۲، ص ۳۴۱.    
۸. مبانى القرآن، ج ۱، ص ۳۵۳.
۹. بقره/سوره۲، آیه۲۵۷.    
۱۰. انعام/سوره۶، آیه۱۲۲.    
۱۱. نور/سوره۲۴، آیه۳۹.    
۱۲. نور/سوره۲۴، آیه۴۰.    
۱۳. حدید/سوره۵۷، آیه۱۹.    
۱۴. بقره/سوره۲، آیه۱۷.    
۱۵. مراغی، احمد مصطفی، تفسیر المراغی، ج ۱، ص ۵۸.    
۱۶. حدید/سوره۵۷، آیه۱۳.    
۱۷. بقره/سوره۲، آیه۱۷.    
۱۸. بقره/سوره۲، آیه۱۹.    
۱۹. بقره/سوره۲، آیه۲۰.    
۲۰. بقره/سوره۲، آیه۱۷.    
۲۱. حدید/سوره۵۷، آیه۱۳.    
۲۲. تحریم/سوره۶۶، آیه۸.    
۲۳. تحریم/سوره۶۶، آیه۹.    
۲۴. قصص/سوره۲۸، آیه۷۱.    
۲۵. انعام/سوره۶، آیه۱۲۲.    
۲۶. حدید/سوره۵۷، آیه۱۳.    
۲۷. حدید/سوره۵۷، آیه۱۴.    
۲۸. حدید/سوره۵۷، آیه۱۳.    
۲۹. حدید/سوره۵۷، آیه۱۴.    
۳۰. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ۹، ص ۳۵۵.    
۳۱. مقاتل بن سلیمان، تفسیر مقاتل، ج ۴، ص ۲۴۰.    
۳۲. حدید/سوره۵۷، آیه۱۳.    
۳۳. حدید/سوره۵۷، آیه۱۴.    
۳۴. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ۹، ص ۳۵۵.    
۳۵. شوکانی، محمد بن علی، فتح القدیر، ج ۵، ص ۲۰۵.    
۳۶. آلوسی، شهاب الدین، روح المعانی، ج ۱۴، ص ۱۷۸.    
۳۷. حدید/سوره۵۷، آیه۱۳.    
۳۸. حدید/سوره۵۷، آیه۱۴.    
۳۹. زمر/سوره۳۹، آیه۲۲.    
۴۰. نور/سوره۲۴، آیه۳۹.    
۴۱. نور/سوره۲۴، آیه۴۰.    
۴۲. حدید/سوره۵۷، آیه۱۹.    
۴۳. تحریم/سوره۶۶، آیه۸.    
۴۴. تحریم/سوره۶۶، آیه۹.    
۴۵. بقره/سوره۲، آیه۱۷.    
۴۶. حدید/سوره۵۷، آیه۱۳.    
۴۷. تحریم/سوره۶۶، آیه۸.    
۴۸. تحریم/سوره۶۶، آیه۹.    


۸ - منبع


مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۳۱، ص۵۴۲، برگرفته از مقاله «محرومیت از نور».    


رده‌های این صفحه : موضوعات قرآنی | نور




آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.